رمان پناهی از جنس تو 3
قسمت سوم
کام عمیقی از سیگار مارلبرو لایتش می گیره و عمیق نگاهم می کنه: چه عجب ازینورا
دستم رو به لبه ی میز شیشه ای بینمون بند می کنم:
هانی...تلخ نشو با من... انقدر سنگین حرف نزن با من... تویی که بهتر از هر کسی از حال و روزم با خبری ازین نگاهای سرد جلوی دوربینت رو تحویل من نده...
- بازم یواشکی اومدی نه؟
دستى به موهام میكشم:
سوالیه که جوابش رو خودت میدونی
سرای رمان
لینک منبع و پست :رمان پناهی از جنس تو 3
http://sarayeroman.rozblog.com/roman/1822