به نام اویی که عاشقانه هارا می ستاید کاربران عزیز ایران رمانی سلام
امیدوارم بتونیم همگی در این مسابقه موفق بشیم نه فقط برای برنده شدن در مسابقه
بلکه برای بهتر نوشتن وزیباتر دیدن ...
دوستان گلم این رمان با همکاری وهمیاری من،سمیرا ورها نوشته شده،
امیدوارم مورد توجه قرار بگیره،
متن داستان ،از دل همین جامعه واز میون همین مردم بر گرفته شده
موضوع رمان ،خانوادگی ،احساسی وعاشقانه هستش،،،
خلاصه:
سرگذشت پسری به نام ماهان که توزندگیش دچار سردرگمی هایی شده و دلیل این سردر گمي هابه خاطراينه که اطلاعات درستی از پدرومادر واقعیش نداره چه اینکه مرد وزن دیگه ای بزرگش کردن طی داستان ماجراهایی واسش اتفاق میفته که مسیر زندگیش به سمت هویت واقعیش تغییر میکنه ،،
مقدمه
وقتی از زندگی مینویسم به یاد می آورم که چقدر زندگی برایم مبهم بوده،،،،
در طی سالهای زندگی ام،نفسهایم مبهم ولحظه های بودنم مبهمتر است،
من تک سوار تنهایی بوده ام که از عشق وزیستن تصوری گنگ در ذهنم ساخته ام ،
بی من همه ی هم سن وسالهایم به زندگی ،عشق وبه دوست داشتن رسیده اند ومن همچون
قطعه ای ناجور برای پازل دنیا بوده ام ،،،،
چرا دراین گنگی غرق شده ام نمیدانم تاوان چه گناهي را پس ميدهم.....!...
.ویا به چه گناهی تاوان پس میدهم باز نمیدانم...!
هرلحظه به این فکر میکنم تا کجا ...تا کجا ادامه میابد این بی کسی ها،این تنهايي هاوبی هویتیها؟؟
ومن به چه امید پیش روم،؟؟
هر چندهر ورق از زندگي ام براي من عذابي ست بس دشوار وناخوشايندوچيزي كه مراد دل باشد نميابم!!
ای کاش هایم شبیه واژه های پر تردید هراس میشود وقتی میگویند به آینده خوش بین باش
،این برایم ملموس نیست به چه خوش بین باشم به پرده ی پر ابهامی که برایم
هنوزهم بی معناست؟!.
جلد رمان
منبع : رمان و داستان
سایت تفریحی لارکتون
لینک منبع و پست :رمان ملودرام عشق | كار گروهي از s@mir@ ، raha22،.مليكا.
http://iranroman.rozblog.com/post/195/httpforum-iranroman-comshowthread-php%3Ftid106070.html