دانلودرمان بغض تلخ نوشته فاطمه کمالی کاربرانجمن نودهشتیا برای موبایل ،کامپیوتر
آندروید،تبلت ،آیفون ،آیپد
خلاصه:
داستان درمورد پنج مرده
پنج مردی که هر کدومشون یه داستان خاص دارن
پنج مردی که زندگیشون پر بوده از یه بغض
یه بغض تلخ
داستان درمورد پنج دختره... پنج دختری که هر کدومشون یه داستان خاص دارن
پنج دختری که زندگیشون پر بوده از یه بغض
یه بغض تلخ
در میان این داستان های خاص... و در میان این بغض تلخ... به ناگه صدای پای عشق در گوش نواخته شده و بغض تلخ رو شکسته و لبخند بر روی لب آورده و سکوت سرد داستان های خاص رو شکسته و لبخند روی لب رو عمق بخشیده و در دل جوانه زده و کم کم تبدیل به درخت تنومندی شده و سایه افکنده به روی هر چی هق هق و بغض تلخه و به داستان های خاکستری رنگ رنگ و بوی دوباره بخشیده و دل ها رو بیقرار کرده و این از قدرت عشقه.... عشقی به تلخی بغض گلو فشرده و به شیرینی حس چشیدن یه آغوش گرم و امن بعد شکستن یه بغض تلخ....
مقدمه:
ب مثل بغض
ت مثل تلخ
بغض مثل یه سیب که تو گلو گیر کنه و نذاره نفس بکشی... تلخ مثل یه قهوه اسپرسو تو کنج یه کافه ی دلگیر
تلخ مثل یه هق هق بی پناه تو کنج یه دیوار... بغض تلخ یعنی وقتایی که دلت از همه
کس و همه جا پره و
دلت گریه میخواد یه هق هق یه هق هق بلند... دلت یه آغوش میخواد... یه آغوش امن... دلت یه دست نوازش میخواد... یه دست مهربودن... دلت یه صدا میخواد.... یه صدای گرم و عاشق...
دلت یه جمله میخواد.....یه جمله که بگه من هستم... دلت آرامش میخواد..... یه آرامش ناب که با دنیا عوضش نکنی.... دلت میخواد تو یه آغوش امن بغض گلو فشرده و نفس گیرت رو بشکنی و هق هقتو آزلد کنی و دست نوازش معربونی رو سرت کشیده بشه و یه صدا تو گوشت طنین انداز شه که بگه من هستم و آرامش نابی به تک تک سلولای بدنت سرازیر شه و تو دلت بگی این آغوش به دنیا عوض نمیکنم.... اما چه سخته وقتایی که...
تو به کنج یه دیوار پناه ببری و هر چی هق بزنی بغضت نشکنه و فقط دست خودت باشه که از شدت خفگی چنگ بزنی تو موهات و فقط صدای هق هق بی پناه خودت باشه که تو گوشت طنین انداز میشه و دلت یه آرامش میخواد.... یه آرامش ابدی...
الف مثل آرامش.... آرامش مثل مرگ...
من اسیر در قفس غم هایم
باز هم من و هم نشینی اشک هایم
باز هم من و همدردی هق هق هایم
باز هم من و پیچک های پیچیده به دور این قفس
باز هم من و بغض گلو فشرده ام
من در این کلبه ی تنهایی..
اسیر شده در این قفس غم ها
با تنها همدرد و هم نشینم
با این پیچک های در هم تنیده
تو را طلب میکنم...
تویی که منیت را از من گرفتی
و تمامم را تبدیل به تو کردی
تویی که تنهایی هایم را شریک شدی
و از همیشه تنها ترم کردی...
فاطمه کمالی
منبع :
طعم شیرین رمان|سایت دانلودرمانلینک منبع و پست :
دانلودرمان بغض تلخhttp://donyayroman.rozblog.com/post/615